۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

دفاع از حقوق اقلیت‌ها، از شعار تا عمل !

دکتر جمشید فاروقی

در صحنه سیاست، چه آنان که در قدرت شریکند و چه ‎آنان که در برابر قدرت صف آراسته‌اند، شاید کمتر کسی را بتوان یافت که از حقوق اقلیت‌ها و دفاع از این حقوق هیچ سخن نگفته باشد و هیچ سخن نگوید. و کمتر کسی را می‌توان یافت که از تبعیض دفاع کند. مگر نه آنکه درایت سیاسی حکم می‌کند که آدمی به جبهه مخالفین تبعیض بپیوندد. اما حکایت واقعی، حکایت بس متفاوتی است.‌نگاهی به دفتر اعمال سیاسی دولت‌ها و مخالفین دولت‌ها در چند دهه گذشته آشکارا از فرصت‌طلبی سیاسی آنان حکایت دارد. دسته، دسته و فوج، فوج کسانی که زیر بیرق دفاع از حقوق این یا آن اقلیت سینه زده و سخنان زیبا سر داده و کماکان سر می‌دهند، در عمل تنها به سود خویش می‌اندیشند و کلام و عمل‌شان از صداقت تهی است. به سازمان‌های چپ بنگریم. حزب توده ایران و همه سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی فعال در چند دهه‌ گذشته بارها از لزوم دفاع از حقوق اقلیت‌ها در ایران سخن گفته‌اند و دفاع از این حقوق را به بخشی از برنامه عمل سیاسی خود بدل کرده‌اند. اما دفاع از حقوق اقلیت‌ها از سوی این سازمان‌های سیاسی صرفا کارکردی افزاری داشته و ریشه در پایبندی و تعهد آنان به شعارهایشان نداشته است. دولت‌ها نیز برای پیشبرد سیاست خود، از تنازعات قومی به سود خود بهره‌ گرفته‌اند. گروهی را علیه گروهی شورانیده‌اند، قومی را علیه قومی تحریک کرده‌اند، پیروان دینی را به جان پیروان دین دیگری انداخته‌اند. دولت‌ها از این سیاست خود در تقویت موقعیت خویش در منطقه و تضعیف همسایگان در آرایش قوا نیز بهره‌ گرفته‌اند. حکایت کردها در این رابطه حکایت آموزنده‌ای است. واقعیتی است تلخ و تکان‌دهنده. همین که گرد و غبار پرگویان و یاوه‌سرایان نشست، نیک که نظر افکنی، خواهی دید که شمار کسانی که به حقوق اقلیت‌ها باور دارند، در این کهن مرز و بوم، بسیار اندک است. شهروندان ایران به تجربه دریافته‌اند که در هر شعار و هر وعده و هر وعید دو چند فریب لانه کرده است. سخن گفتن کلی از حقوق اقلیت‌ها ادامه همان فریب است. تبعیض صرفا یک واژه نیست که بتوان با کشیدن خطی سرخ نابودش کرد. تبعیض یک سرنوشت است. حقوق اقلیت‌ها یعنی حقوق من کرد، من ترک، من بهایی... و تبعیض یعنی آن چیزی که از من، یک کرد سنی مذهب می‌سازد و از تو، یک شیعه فارس‌زبان. تامین حقوق اقلیت‌ها یعنی آن چیزی که از یک ساکن، یک شهروند می‌سازد. شهروندی که در ساختار اجتماعی به خاطر پیوندهای قومی، باورهای دینی، تفاوت‌های فرهنگی و زبان مادری‌اش، دسته‌بندی نمی‌شود. دفاع از حقوق اقلیت‌ها، یک وظیفه مدنی است. و یک وظیفه مدنی، وظیفه‌ همه است. من ساکن باید بدل به من شهروند بشود. و این ممکن نیست مگر آنکه من فارس‌زبان شیعه مذهب از حقوق تو کرد سنی‌مذهب دفاع کنم و تو از حقوق من ترک‌زبان.در یک کلام: شهروندی من در گروی شهروندی توست.

نهم تیرماه سال یک‌هزار و سی‌صد و هشتاد و هفت خورشیدی

بر گرفته از :
http://www.foroneiran.com/index.php/editornote/more/1249

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر