۱۳۸۹ تیر ۲۵, جمعه

دیانت ، "کالائی" با تاریخ مصرف !

مهرداد وجدانی :

 پیام پیامبران مانند نسخه ایست برای درمان درد فرد و جامعه بیمار . همانطور که مقدار و غلظت دارو بستگی به سن و وزن بیمار و احتمالا وخامت و شدت بیماری دارد ، پیام پیامبران هم در حد فهم و درک مردمانی است که قرار است در دوره ای معین از آن پیام بهره گیرند . مثلا پیام حضرت مسیح فقط برای ششصد سال می توانست باعث خیر و ترقی بشریت باشد و با ظهور حضرت محمد این پیام دیگر کارائی خود را از دست داد . به همین ترتیب پیام حضرت محمد به مدت هزار سال توانست بزرگترین تمدن بشری را خلق کند و وقتی با گذشت زمان این اصول و تعالیم کهنه و بی رمق شد با ظهور حصرت باب و بهاءالله پیام جدید خداوند ( دیانت بهائی ) برای دادن تداوم به کار انبیای پیشین ، به مانند نسخه ای شفابخش و نو برای بشریت نازل شد .
شما آقای گنجی با تفصیل ، مقام و موقعیت اجتماعی و خانوادگی زن را آن طور که در دیانت اسلام معین و مقدر شده بیان داشتید و نتیجه گرفتید که این حقوق (بی حقوقی) برای زن قرن بیست و یکم دیگر بسنده و شایسته نیست و در واقع بی احترامی به مقام والای زن است . بی شک حقوقی که در دیانت اسلام برای زنان در نظر گرقته شده متناسب است با فهم و درک ، و توانائی پذیرش وسعت حقیقت توسط انسان آن زمان و برای حداکثر هزار سال ( انسان متعلق به جامعه چوپانی و سپس فودالی _ حقوق زنان و یا مردان بستگی مستقیم دارد با اندازه مسئولیتی که آنها در رابطه با نقش اجتماعی شان می پذیرند ) .در زمان حضرت موسی توحش بشر به اندازه ای بود که از حس عدالت نشانی نبود بنابراین یکی از مسئولیت های حضرت موسی آن بود که بشر را کمی تا آنجا که بتواند ، و درک و هضم کند با عدالت آشنا و همراه کند . بنا براین قانون معروف چشم در برابر چشم/دندان در برابر دندان را تشریع کرد . ولی تقریبا دو هزار سال بعد حضرت مسیح این حکم را منسوخ کرد و فرمود ، اگر شخصی به صورت شما ضربه ای نواخت ، اجازه دهید ضارب ، ضربه ای دیگر به طرف دیگر صورتتان بنوازد ( درس دوری از خشونت ، و پاسخ ندادن خشونت با خشونت _ مطلبی که فهمش در ابتدا برای یهودیان گران آمد ) . و اما حقوق زن در دیانت بهائی برابر مرد تعیین شده است یعنی بشریت به پرنده ای تشبیه شده است که یک بالش زن است و بال دیگر مرد . برای اینکه پرنده بتواند با آسودگی پرواز کند و به اوج آسمانها برسد به دو بال قوی و هم وزن و هماهنگ نیاز دارد . اینکه زنان در دیانت بهائی به حقوق مساوی با مردان می رسند بسیار روشن است که مبین سلیقه شارع دیانت ( بابی/ بهائی ) نیست ، بلکه بیانگر شرایط و روح زمانه و پاسخگوی نیازهای زمانه است ، شرایطی که در سایه رشد و تکامل تفکرات انسانی و علمی و تکنولوژی پدیدار گشته .اکنون که به علم و تکنولوزی رسیدیم اجازه دهید مثالی برنم ، در مطالعه ساختمان سلول زنده و با بهره گیری از میکروسکوپ نوری "optic" ، دانشمندان ( توجه بفرمائید دانشمندان و نه فلاسفه و "عقلا" ) به این نتیجه می رسیدند که سلول از دو بخش اصلی تشکیل شده ، هسته و سیتوپلاسم . و به ما که محصّل بودیم می آموختند که هسته سلول بخش اساسی و مهم است که سازمان یافته و پر مسئولیت است و سیتوپلاسم تنها ماده ای "سفیده ای" وبی شکل ( آمورف ) و بی سازمان است ، آموزه ای "علمی" که با پیدایش میکروسکوپ الکترونیک ، غیر علمی بودن آن آشکار شد .آقای گنجی شما تا زمانی که ببینید و برای دیگران بگوئید که تفسیر آملی و طباطبائی و یا منتظری چگونه است . درست مثل این ست که به هیچ وجه دست از سر میکروسکوپ نوری بر ندارید و در حالیکه به ساختمان پیچیده سیتوپلاسم آگاهید ، دائما شکوه کنید و قریاد کنید که ، ای مردم بیائید و ببینید که چگونه این وسیله ( میکروسکوپ نوری ) ساده لوحانه و سطحی از ساختمان سلول برای ما سخن می گوید !آقای گنجی من به شما پیشنهاد می کنم این میکروسکوپ نوری را با احترام سر جایش ( موزه ) بگذارید ، و برای مشاهده و برسی و گفتن از حقیقت برای مشتاقان ، از "میکروسکوپ الکترونیک" زمان بهره گیرید . منظورم آثار حضرت باب و بهاءالله است .
پیروز و کامران باشید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر